'در استرالیا خوشم اما دوست دارم به افغانستان بر گردم'

سهیل نوجوان افغان ۲ سال است که در استرالیا زندگی می کند و اکنون، زندگی تازه خود را با گذشته اش در افغانستان مقایسه می کند:

"در استرالیا زیاد به من خیلی خوش می گذرد. اینجا پارک های زیبا و وسایل برای بازی بسیار زیاد است.

با وجود اینکه خوشی های زیادی در استرالیا نصیبم شده ولی نمی دانم چرا باز هم دوست دارم به افغانستان بر گردم و در آنجا زندگی کنم.

زندگی من از روزی که از افغانستان بیرون آمدم خیلی زیاد تغییر کرده است.

درس و مکتب

مکتب  ما نسبت به مکتب کابل بسیار فرق دارد. در کابل معلم های ما همیشه شاگردهای شوخ را لت می کردند  و من که اول نمره صنف بودم، معلم ما به دست من چوب می داد و از من می خواست تا صنف را آرام کنم.

ولی در مکتب استرالیا هیچ کس را لت نمی کنند و اینجا ما بسیار آزاد هستیم. معلم های ما مثل دوستان ما هستند و ما مثل کابل در اینجا از معلم نمی ترسیم.

یک چیزی که از اینجا زیاد خوشم می آید این است که معلم های ما، ما را زیاد تشویق می کنند وقتی درس بخوانیم به ما چاکلیت می دهند و هر هفته ما تقدیر نامن های مختلف داریم.

در کابل من روزانه دو ساعت مکتب می رفتیم و ما در مکتب هیچ تفریحی نداشتیم. یگان وقت دو ساعت درس خواندن هم برایم زیاد بود. ولی ما اینجا روزانه شش ساعت در مکتب هستیم باز هم خسته نمی شویم چرا که معلم های ما درس را با بازی همراه کرده اند . ما هم بازی می کنیم و هم درس می خوانیم.

آشنایی با تکنولوژی جدید

من که در کابل زندگی می کردم در خانه کامپیوتر داشتیم، ولی بیشتر وقتها برق نداشتیم که از آن استفاده کنیم. یادم می آید وقتی شام برق می آمد دوان دوان می رفتم و کامپیوتر را روشن می کردم و بازی می کردم.

پدرم همیشه در خانه در مورد اینترنت صحبت می کرد و من فکر می کردم اینترنت شاید چیزی مثل پرینتر باشد که هر چیز را چاپ می کند.

از وقتی که به استرالیا آمدیم در خانه اینترنت داریم و در مکتب هم از اینترنت استفاده می کنیم. و حالا زیاد در مورد اینترنت می دانم حتی خودم بدون کمک کسی چندتا وبلاگ درست کرده ام که یکی در مورد فوتبال است و دوتای دیگر در مورد بازی های اینترنتی است.

 دوستان

من به خاطر اینکه تازه به استرالیا آمده ام، غیر از همصنفی (همکلاسی) هایم، دوستان زیادی ندارم. ولی در کابل وقتی که در "مکروریان" زندگی می کردیم، بیشتر بچه های بلاک (مجمتع ساختمانی) ما، با من دوست بودند.

ما دو سال است که در شهر سیدنی در یک آپارتمان زندگی می کنیم ولی تا هنوز درست همسایه های ما را نمی شناسیم . بچه های بلاک ما مثل کابل در پایین بلاک بازی نمی کنند.

رفیق هایم در کابل یک مشکل داشتند که همیشه به یک دیگر دشنام های بد می دادند اما در اینجا تا به حال از هم صنفی های حرف بد نشنیده ام.

مشکل زبان

از روزی که از کابل خارج شده ایم، سروکارم با زبان انگلیسی شده و تمام روز به زبان انگلیسی صحبت می کنم. چون ما در مکتب به زبان انگلیسی که زبان رسمی استرالیاست درس می خوانیم.

تنها در خانه با پدر و مادرم به زبان دری صحبت می کنم. راستش زیاد خوشم می آید با دوستانم به زبان انگلیسی صحبت کنم حتی در خانه. ولی دری را هم دوست دارم و در خانه روزهای رخصتی (تعطیلی) کتاب دری می خوانم.

موسیقی

از روزی که به استرالیا آمدم زیاد خوش دارم موسیقی غربی بشنوم اگر چه موسیقی افغانی را هم دوست دارم و در خانه گوش می کنم.

من به چند هنرمند استرالیایی زیاد علاقه دارم و آهنگهای شان را می شنوم .

شهر و خیابانها

صبحها، وقتی از خانه تا مکتب می رویم، از چندین خیابان می گذریم که موتر (ماشین) های زیاد دارد. در کابل وقت عبور از خیابان بسیار می ترسیدم اما در اینجا نمی ترسم چون همه خیابان ها چراغ دارد و موترها قانون را مراعات می کنند.

۳۳۵۴۰

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد